حمزة اصفهاني مي گويد: چون اعراب اشعري به قم آمدند در اطراف قم در خيمه هايي از مو، ساكن شدند. آنان در صحرا، هفت دِه ساختند به نامهاي: ممجان، قزدان، مالون، جمر، سكن، جلنبادان و كُميدان. چون اين هفت ده وسعت يافت و به يكديگر نزديك شد از نامهاي هفت ده، نام قريه كميدان را برگزيدند و به مجموع اين هفت ده، كميدان گفتند. پس از مدتي آن را به اختصار"كُم"[قم] ناميدند...

۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه

قم در آینه روایات

شرافت قم و اهل آن با توجه به احاديث و روايات 

 قم، حرم اهل بيت
قال الصادق عليه السلام :
ان الله حرما و هو مكه و ان للرسول حرما و هو المدينه وان لامير المؤمنين حرما و هو الكوفه ولنا حرما وهو قم و ستدفن فيها امراه من ولدى تسمى فاطمه ، من زارها و جبت له الجنه (قال عليه السلام ذلك و لم تحمل بموسى امه )  (2)
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:
خدا داراى حرمى است كه آن مكه است و پيامبرش هم حرمى دارد كه مدينه است و اميرالمؤمنين هم حرمى دارد كه كوفه است و ما هم داراى حرمى هستيم كه قم ؛ و به زودى بانويى از فرزند من آن جا دفن مى شود كه نامش فاطمه است ؛ هر كس او را زيارت كند بهشت بر او واجب مى شود. (امام صادق (عليه السلام ) هنگامى اين جمله را فرمودند كه هنوز مادر امام موسى بن جعفر به او حامله نشده بود.)

امام صادق (ع):
«ان لله حرما و هو مکة،الا ان لرسول الله حرما و هو المدینة،الا و ان لامیر المؤمنین حرما و هو الکوفة،الا و ان قم الکوفة الصغیرة.الا ان للجنة ثمانیة ابواب ثلاثة منها الى قم تقبض فیها امراة من ولدى اسمها فاطمة بنت موسى و تدخل بشفاعتها شیعتى الجنة باجمعهم.»
خداوند حرمى دارد و آن مکه است،آگاه باشید رسول خدا (ص) حرمى دارد و آن مدینه است، آگاه باشید امیر المؤمنین (ع) حرمى دارد و آن کوفه است. آگاه باشید که قم کوفه کوچک است. آگاه باشید که بهشت هشت در دارد که سه باب از آنها براى اهل قم است.بانویى از فرزندانم به نام فاطمه دختر موسى (ع) در آنجا وفات مى‏نماید و با شفاعت او تمام شیعیانم وارد بهشت مى‏شوند.

از قول گروهى از اهالى رى چنین روایت‏شده:
«انهم دخلوا على ابى عبد الله و قالوا:نحن من اهل الرى. فقال، مرحبا باخواننا من اهل قم. فقالوا: نحن من اهل الرى. فاعاد الکلام قالوا ذلک مرارا و اجابهم بمثل ما اجاب به اولا.فقال:ان الله حرما و هو مکة و ان للرسول (ص) حرما و هو المدینة و ان لامیر المؤمنین (ص) حرما و هو الکوفة و ان لنا حرما و هو بلدة قم و ستدفن فیها امراة من اولادى تسمى فاطمة فمن زارها وجبت له الجنة.»
گروهى از اهل رى بر امام صادق (ع) وارد شدند و عرض کردند:ما اهل رى هستیم.حضرت فرمود:برادران ما از قم خوش آمدند.دوباره گفتند:ما اهل رى هستیم. باز حضرت مانند اول پاسخ داد. آنان چند بار همان جمله را تکرار کردند و حضرت نیز مانند اول پاسخ فرمود. حضرت ادامه داد: خداوند حرمى دارد و آن مکه است. پیامبر (ص) حرمى دارد و آن مدینه است. امیر المؤمنین (ع) نیز حرمى دارد که کوفه است و براى ما نیز حرمى است و آن شهر قم است.
به زودى بانویى از اولاد من به نام فاطمه در آن دفن مى‏گردد که هر کس او را زیارت نماید بهشت‏بر او واجب خواهد شد.

قم، يکي از درهاي بهشت
عن ابى الحسن الرضا عليه السلام قال :
ان للجنه ثمانيه ابواب ، ولاهل قم واحد منها فطوبى لهم ، ثم طوبى لهم ثم طوبى لهم : (3)
امام رضا (عليه السلام ) فرمودند:
بهشت داراى هشت در است ، يكى از آن ها براى قمى هاست ، پس خوشا به حالشان و آفرين بر آنان و آفرين بر آنان .

صفوان بن یحیى مى‏گوید:
روزى در خدمت امام هادى (ع) بودم که سخن از قم و اهل آن و تمایل آنها به حضرت مهدى (ع) به میان آمد. حضرت براى آنان طلب رحمت نموده فرمود:
«رضى الله عنهم. ثم قال: ان للجنة ثمانیة ابواب و واحد منها لاهل قم و هم خیار شیعتنا من بین سائر البلاد.خمر الله تعالى ولایتنا فى طینتهم.»
خداوند از آنان راضى باشد. بهشت هشت در دارد و یک در،مخصوص اهل قم است. آنان از میان تمام سرزمینها بهترین شیعیان ما هستند. خداوند محبت ما را در ذات آنها قرار داده است.

روى عن الائمه :
لولا القيمون لضاع الدين (4)
از ائمه (عليهم السلام ) نقل شده كه فرمودند: اگر مردم قم نبودند، دين تباه مى شد.
قم، پناهگاه فاطمين

قال الصادق عليه السلام :
«اذا اصابتکم بليه و عناء فعليکم بقم فانه مأوي الفاطميين» .(5)
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:
زمانى كه رنج و گرفتارى به شما روآورد، به قم روى آوريد؛ زيرا قم پناهگاه فاطميان و محل آسايش مؤمنان است .

عن ابى عبدالله عليه السلام قال :
ان الله اختار من جميع البلاد كوفه و قم و تفليس .(6)
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:
خداوند از ميان همه شهرها كوفه ، قم و تفليس (7) را برگزيده است .
قال الصادق عليه السلام :
فى قم شيعتنا و موالينا و تكثر فيها العماره ، و يقصده الناس و يجتمعون فيه حتى يكون الجمر بين بلدتهم . (8)
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:
در شهر قم شيعيان و دوستان ما هستند، در آينده ساختمان در آن شهر زياد مى شود و مردم راهى آن جا شده و در آن شهر اجتماع مى كنند تا جايى كه نهرجمر (9) وسط شهر قرار مى گيرد.

2- بحارالانوار، 60/216.
3- همان ، 60/215.
4- سفينه النجاه 2/446.
5- بحارالانوار، 60/215.
6- همان ، 60/214.
7- تفليس شهرى در اتحاد جماهير شوروى سابق و پايتخت گرجستان بوده و مدت ها متعلق به ايران بوده است .
8- بحار الانوار، 60/215.
9- رودخانه

اهل قم، زائرين امام رضا
عن عبدالعظيم بن عبدالله الحسني قال علي بن محمد العسکري عليه‏السلام اهل قم و اهل آبه مغفور لهم لزيارتهم لجدي علي بن موسي الرضا عليه‏السلام بطوس ألا و من زاره فاصابه في طريقه قطرة من السماء حرم الله جسده علي النار.» [1] .
«حضرت عبدالعظيم حسني عليه‏السلام نقل مي‏کند: از امام حسن عسگري عليه‏السلام شنيدم که مي‏فرمود: مردم قم و آبه آمرزيده‏اند، زيرا جدم، امام رضا عليه‏السلام را در شهر طوس زيارت مي‏کنند. آگاه باشيد! هر کسي ايشان را زيارت کند، و در مسير راه، قطره‏ي باراني به او برسد، خداوند بدنش را بر آتش، حرام مي‏کند.»

امام صادق (ع):
ان اهل قم مغفور لهم‏»
امام صادق عليه‏السلام فرمودند: «مردم قم، آمرزيده هستند.» [13] .

پاداش زيارت حضرت معصومه
قال الامام الصادق عليه‏السلام و سيأتي زمان تکون بلدة قم و اهلها حجة علي الخلائق».
«پيشواي ششم شيعيان فرمودند: «به زودي زماني فرا مي‏رسد که شهر قم و اهل آن حجت ساير مردم خواهند شد.» [2] .

قم شهر امام صادق
قال الامام الصادق عليه‏السلام «قم بلدنا و بلد شيعتنا مطهرة مقدسة.» [3] .
«امام جعفر صادق عليه‏السلام فرمودند: قم، شهر ما و شهر شيعيان ما مي‏باشد. قم، پاک و پاکيزه است.»

پاداش زيارت فرزندان پيامبر خدا
قال رسول الله (ص): «من زارني او زار احدا من ذريتي زرته يوم القيمة فانقذته من اهوالها.» [4] .
«نبي مکرم اسلام صلي الله عليه و آله فرموده‏اند: کسي که مرا يا يکي از فرزندانم را زيارت کند، روز قيامت به ديدارش خواهم رفت، و او را از ترس‏هاي آن روز نجات خواهم داد.»

زيارت حضرت معصومه هم‏سنگ زيارت امام رضا
 قال الامام علي بن موسي الرضا عليه‏السلام:
«من زار المعصومة بقم کمن زارني.»
«کسي که حضرت معصومه (س) را در قم زيارت کند، مانند آن است مرا زيارت کرده است.» [5] .

پاداش نماز در مسجد مقدس جمکران قم
عن حسن بن مثلة الجمکراني عن الامام المهدي (عج) انه قال:
«من صلاهما فکأنما صلاها (هما) في البيت العتيق.» [6] .
«حسن بن مثله جمکراني که توفيق شرفيابي به محضر مبارک حضرت مهدي (عج) را پيدا نمود، پس از دريافت دستور ساخت مسجد مقدس جمکران، امام زمان (عج) به ايشان فرمودند: «کسي که در آن مسجد نماز بگذارد، همانند اين است که در خانه‏ي خدا نماز خوانده است.»

قم، مرکز امنيت و آرامش در آخرالزمان‏
قال الامام الصادق عليه‏السلام:
«... فاما الري، فويل له من جناحيه، و ان الامن فيه من جهة قم و اهله، قيل و ما جناحاه؟ قال عليه‏السلام: احدهما بغداد و الآخر خراسان.» [7] .

حضرت جعفر صادق عليه‏السلام در حديثي مفصل راجع به اوضاع آخرالزمان فرمودند: «اما ري، پس واي بر آن از دو بالش! و امنيت و آرامش در آن از طرف قم و اهل قم است. از آن حضرت سؤال شد (که آن) دو بال کدامند؟ امام فرمودند: يکي بغداد، و ديگري خراسان است.» [8] .

پاداش زيارت حضرت معصومه
قال الامام الصادق عليه‏السلام:
«... ان زيارتها تعدل الجنة.» [9] .
«حضرت صادق عليه‏السلام فرمودند: همانا زيارت او برابر با کسب بهشت است.»

حرم حضرت معصومه، حرم امامان معصوم
قال الامام الصادق عليه‏السلام:
«الا ان حرمي و حرم ولدي بعدي قم.»
«آگاه باشيد! همانا حرم من و حرم فرزندانم، بعد از من، قم است.» [۱۰] .

ياوران ائمه‏ي اطهار
قال الامام الصادق عليه‏السلام:
«اهل خراسان اعلامنا و اهل قم انصارنا...»[11] .
امام صادق عليه‏السلام فرموده‏اند: «مردم خراسان، بزرگان ما هستند؛ و مردم قم، انصار و ياران ما مي‏باشند.»

ياران حضرت مهدي
قال الامام الصادق عليه‏السلام:
«اما انهم انصار قائمنا و دعاة حقنا.» [12] .
«آگاه باشيد! اهل قم، ياران قائم ما (عجل)، و دعوتگران و خواهان احقاق حق ما هستند.»

دفع گرفتاري‏ها از قم
قال الامام الرضا عليه‏السلام، لزکريا ابن‏آدم بن عبدالله بن سعد الاشعري:
«ان الله يدفع البلاء بک عن اهل قم کما يدفع البلاء عن اهل بغداد بقبر موسي بن جعفر عليه‏السلام» [15]
«امام رضا عليه‏السلام خطاب به زکريا بن آدم اشعري فرمودند: خداوند گرفتاري‏ها را به واسطه تو از مردم قم برطرف مي‏کند؛ همان طور که به واسطه‏ي قبر امام هفتم عليه‏السلام از مردم بغداد برطرف مي‏کند.» [16] .

دعاي رسول خدا
قال رسول الله صلي الله عليه و آله:
اللهم أغفر للاشعريين صغيرهم و کبيرهم. [17] .
رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمودند: «خداوندا! اشعري‏ها را، از کوچک و بزرگ، بيامرز!» [18].

نامه‏ي مبارک امام حسن عسگري به مردم قم
کتب ابومحمد عليه‏السلام الي اهل قم و آبة:
«ان الله تعالي بجوده و رأفته قد من علي عباده بنبيه محمد صلي الله عليه و اله و سلم، بشيرا و نذيرا وفقکم لقبول دينه و اکرمکم بهدايته و غرس في قلوب اسلافکم الماضين رحمة الله عليهم.» [21] .
«امام حسن عسگري عليه‏السلام طي نامه‏يي مبارک، به مردم قم و آبه، نوشتند:
خداوند از روي مهرباني و بذل و کرمش، بر بندگان خود منت گذارد، و پيامبري همانند محمد (درود خدا بر او و خاندانش باد!) به عنوان بشارت‏دهنده و بيم‏دهنده فرستاد. آن گاه شما - مردم قم و آبه - را براي پذيرش دينش موفق کرد. پس با هدايت‏هايش، به شما عزت و کرامت بخشيد، و در دل‏هاي اجداد شما (رحمت خدا بر آنان باد!) تخم هدايت را کاشت.

اهل قم، قيام کنندگان با حضرت مهدي
عن عفان البصري عن ابي‏عبدالله عليه‏السلام قال لي:
اتدري لم سمي قم؟ قلت: الله و رسوله و انت اعلم. قال؛ انما سمي قم لان اهله يجتمعون مع قائم آل محمد - صلوات الله عليه - و يقومون معه و يستقيمون عليه و ينصرونه [22] .
عفان بصري روايت مي‏کند: «در محضر پيشواي ششم امام صادق عليه‏السلام بودم، که ايشان از من پرسيدند: مي‏داني چرا قم به اين اسم ناميده شد؟ در جواب گفتم: خدا و پيامبرش و شما آگاه‏تر هستيد. پس آن حضرت در ادامه فرمودند: به اين دليل قم ناميده شد، چون اهل آن با قائم آل محمد (ص) همراه مي‏شوند، و با او قيام مي‏کنند، و استوار خواهند بود.»
لطف ويژه‏ي خدا به اهل قم
قال الامام الصادق عليه‏السلام:
و ما اراد احد بقم و اهله سؤا الا اذله الله، و ابعده من رحمته.» [23] .
امام صادق عليه‏السلام فرمودند: «هيچ کس به قم و اهل آن قصد بدي نمي‏کند، جز اينکه خداوند او را خوار و ذليل مي‏گرداند، و وي را از رحمت خود به دور مي‏نمايد.»

[1] همان، ج 60، ص 231، روايت 73، باب 36.
[2] همان، ج 60، ص 213.
[3] سفينة البحار، ج 2، ص 447.
[4] کامل الزيارات، ص 11. (لازم به ذکر است در شهر مقدس قم بيش از چهارصد و چهل امام‏زاده وجود دارد).
[5] ناسخ التواريخ، ج 3، ص 68، رياحين الشيعه، ج 5، ص 35.
[6] المستدرک الوسائل، ج 3، ص 447، نشر مؤسسه‏ي آل‏البيت قم.
[7] مجلسي، محمد باقر، جلد 60، ص 212.
[8] همان طور که ملاحظه مي‏کنيد، امروزه بغداد يکي از مصيبت‏بارترين مناطق خاورميانه است، که خطرش کل کشورهاي منطقه را تهديد مي‏کند.
[9] همان، ص 219، (البته در بعضي ديگر از روايات، به جاي تعدل، تعادل ذکر شده).
[10] همان، ص 216.
[11] بحارالأنوار، ج 60، ص 218؛ سفينة البحار، ج 2، ص 446؛ تاريخ قم، ص 92.
[۱۲] همان، ص 218، تاريخ قم، ص 93، فاطمه دوم، ص 188.
[13 بحارالأنوار، ج 57، ص 218.
[۱۵] بحارالأنوار، ج 60، ص 220.
[16] شهر مقدس کاظمين، محل دفن دو امام معصوم شيعيان، حضرت موسي بن جعفر (ع) و حضرت جواد الائمه (ع)، متصل به بغداد - پايتخت عراق - مي‏باشد.
[۱۷] همان، (سند پاورقي شماره يک).
[18] طايفه‏ي اشعري‏ها، از قديمي‏ترين و اصيل‏ترين مردم قم بودند، که همگي از شيعيان خالص و اصحاب و ياران خاص ائمه‏ي اطهار (ع) محسوب مي‏شدند. آنها در هنگام ورود حضرت فاطمه معصومه (ع) به قم، نقش بسيار مهمي ايفا نمودند. اکنون، قبور مطهرشان در مقبره‏ي منوره‏ي شيخان در ميدان آستانه‏ي مقدسه‏ي قم مي‏باشد. از نسل آنها، تا امروز باقيست.
[21] سفينة البحار، ج 2، ص 448.
[22] مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار ج 60، ص 216، تاريخ قم، ص 100.
[23] همان، ص 215.

قم سرزمين مقدس
قال الامام الصادق عليه‏السلام:
تربة قم مقدسة، و اهلها منا و نحن منهم لا يريدهم جبار بسوء الا عجلت عقوبته مالم يخونوا اخوانهم فاذا فعلوا ذلک سلط لله عليهم جبابرة سوء! اما انهم انصار قائمنا و دعاة حقنا، ثم رفع راسه الي السماء و قال: اللهم اعصمهم من کل فتنة و نجهم من کل هلکة.
حضرت امام صادق عليه‏السلام فرمودند: تربت قم مقدس است، و مردم قم از مايند و ما هم از آنانيم هيچ ستمگري قصد بد به اهل قم نمي‏کند مگر اينکه عذاب او جلو مي‏افتد تا وقتي که مردم به برادران خود خيانت نکنند. اما هنگامي که (به برادران خود) خيانت کنند، خداوند ستمگران را بر آنان مسلط مي‏کند.
آنان (اهل قم) ياران قائم ما و دعوتگران حق هستند، آن گاه امام (صادق عليه‏السلام) سر (مبارکشان) را به سوي آسمان بلند کردند و فرمودند: خدايا آنها (مردم قم) را از هر فتنه‏يي مصون بدار و از نابودي نجات بخش [3] .

دعاي حضرت علي براي مردم قم
عن اميرالمؤمنين عليه‏السلام انه قال:
صلوات الله علي اهل قم، و رحمه لله علي اهل قم سقي لله بلادهم الغيث.
حضرت علي عليه‏السلام فرمودند: درود خدا بر مردم قم، رحمت و لطف خداوند بر آنان باد، خداوند شهرهاي آنان را از باران سيراب نمايد [4] .

سلام خدا بر مردم قم
قال الامام الصادق عليه‏السلام
سلام الله علي اهل قم: «يسقي الله بلادهم الغيث، و ينزل الله عليهم البرکات، و يبدل سيآتهم حسنات...»
امام صادق عليه‏السلام فرمودند: «سلام خدا بر مردم قم! خداوند سرزمين آنها را با بارانش سيراب مي‏کند، برکاتش را بر آنها نازل مي‏نمايد، و گناهانشان را به نيکي‏ها تبديل مي‏سازد.» [12]

قم، آشيانه‏ي آل محمد
حضرت عبدالعظيم الحسني رحمه الله از امام کاظم علیه السلام روایت میکند که فرمود :
قم عش آل محمد و مأوي شيعتهم، ولکن سيهلک جماعة من شبابهم بمعصية آبائهم و الاستخفاف و السخرية بکبرائهم و مشايخهم و مع ذلک يدفع الله عنهم شر الآعادي و کل سوء [5] .
امام هفتم شيعيان حضرت ابي‏الحسن موسي بن جعفر عليه‏السلام فرمودند: قم آشيانه آل محمد (ص) و پناهگاه شيعيان آنهاست، اما به زودي گروهي از جوانان آنان به خاطر نافرماني پدرانشان و سبک شمردن و مسخره کردن بزرگان و کهنسالان و پيران، نابود مي‏شوند، ولي با اين حال، خداوند شر دشمنان و هر گونه بدي را از آنان (قميان) دفع مي‏کند.

محاسبه‏ي مردم قم
قال الصادق عليه‏السلام:
«محشر الناس کلهم الي بيت المقدس الا بقعة بارض الجبل يقال لها قم، فانهم يحاسبون في حفرهم و يحشرون من حفرهم الي الجننة...»
پيشواي ششم شيعيان عليه‏السلام فرموده‏اند: [7] محل حشر تمام مردم به طرف بيت‏المقدس است، مگر مکاني در سرزمين جبل که به آن قم گفته مي‏شود آنان در همان قبر خودشان محاسبه مي‏شوند و از همانجا به طرف بهشت مي‏روند...»

فضيلت سرزمين قم
امام صادق (ع):
«ان الله... احتج‏ببلدة- قم على سایر البلاد و باهلها على جمیع اهل المشرق و المغرب من الجن و الانس و لم یدع الله قم و اهله مستضعفا بل وفقهم و ایدهم.»
خداوند شهر قم را حجت‏بر سائر سرزمینها قرار داد و به وسیله مردم قم بر تمام اهل مشرق و مغرب از جن و انس حجت تمام کرد.خداوند قم و اهل آن را مستضعف نخوانده است‏بلکه ایشان را موفق و تایید نموده است.

فرشته بر آسمان قم
قال الصادق جعفر بن محمد عليه‏السلام:
«ان لعلي قم ملکا رفرف عليها بجناحيه لا يريدها جبار بسوء الا اذابه الله کذوب الملح في الماء»
امام صادق عليه‏السلام فرمودند: «در آسمان قم فرشته‏يي قرار دارد، که پرهايش را به شهر قم پهن کرده است. هر جبار ستمگري قصد سوء به قم را داشته باشد، خداوند او را آنچنان ذوب مي‏کند، که نمک در آب ذوب مي‏شود!» [11] .

اهل رکوع و سجود
قال الامام الصادق عليه‏السلام:
«... هم اهل رکوع و سجود، و قيام و قعود، هم الفقها العلماء الفهماء، هم اهل الدراية و الرواية و حسن العبادة» [13] .
«آنها مردم قم اهل رکوع، سجود، قيام و قعود در عبادت هستند. آنها فقها، دانشمندان، افراد هوشمند، فهيم و روايت شناس بوده، و عبادات خود را به نيکويي انجام مي‏دهند.»

توقف کشتي نوح در قم
ابومقاتل ديلمي از امام علي بن محمد الهادی عليه‏السلام روايت مي‏کند:
«انما سمي قم به لانه لما وصلت السفينة اليه في طوفان نوح عليه‏السلام، قامت و هو قطعة من بيت المقدس.» [15] .
«همانا قم به اين اسم ناميده شد، چون کشتي نوح عليه‏السلام در جريان طوفان به آنجا رسيد، و حرکت نکرد؛ و آن، قطعه‏يي از بيت‏المقدس است.» 

قيام مردي از اهل قم
قال الامام موسي بن جعفر عليه‏السلام:
«رجل من اهل قم يدعو الناس الي الحق، يجتمع معه قوم کزبر الحديد، لا تزلهم الرياح العواصف. و لا يجنبون، من الحرب و لا يجبنون، و علي الله يتوکلون، و العاقبه للمتقين.» [16] .
«مردي از اهل قم، مردم را به سوي حق فرا خواند. گروهي همچون قطعات آهن به همراه او گرد مي‏آيند. افرادي که تندبادها آنان را نمي‏لغزاند؛ از جنگ خسته نمي‏شوند؛ نمي‏ترسند، و بر خدا توکل مي‏کنند. عاقبت از براي اهل تقواست.»

اهل قم زائرين امام رضا
ابوالصلت هروي نقل مي‏کند:
در خدمت حضرت رضا عليه‏السلام بودم، که گروهي از اهل قم به محضر مبارک آن بزرگوار وارد شدند و سلام کردند. آن امام همام عليه‏السلام آنها را نزديک خود جا داد، و فرمود: «مرحبا بکم و اهلا فانتم شيعتنا حقا فسيأتي عليکم يوم تزورون فيه تربتي بطوس الا فمن زارني و هو علي غسل، خرج من ذنوبه کيوم ولدته امه» [17] .
«خوش آمديد! آفرين بر شما! الحق که شيعيان ما هستيد. عن قريب، روزي فرا رسد، که تربت مرا در طوس زيارت کنيد. آگاه باشيد که، هر کس مرا با غسل زيارت کند، از گناهان خود خارج مي‏شود، مانند روزي که از مادر متولد شده است!»

قم، سالم‏ترين شهرها در آخرالزمان
سئل اميرالمؤمنين عليه‏السلام عن اسلم المدن و خير المواضع عند نزل الفتن و ظهور السيف، فقال: اسلم المواضع يومئذ ارض الجبل، فاذا اضطربت خراسان و وقعت الحرب بين اهل جرجان و طبرستان و خربت سجستان فأسلم المواضع يومئذ قصبة قم.»[18] .
«از حضرت اميرالمؤمنين عليه‏السلام سؤال شد: سالم‏ترين شهرها و بهترين مکان‏ها هنگام نازل شدن فتنه و آشکار شدن شمشيرها کجاست؟ امام علي عليه‏السلام در پاسخ فرمود: سالم‏ترين مکان‏ها در آن روز، زمين جبل است. زماني که خراسان مضطرب شود، بين مردم گرگان و طبرستان جنگ رخ دهد، و سجستان خراب شود، پس سالم‏ترين مکان در آن روز، شهر قم است.»

[3] همان ص 466، همان ص 228.
[4] بحارالأنوار (چاپ تهران)، ج 60، ص 214. باب 36 و چاپ بيروت، ج 57، ص 214، حديث 31، باب 36.
[5] بحارالأنوار، جلدين 2 و 60، به ترتيب ص 446 و 214، سفينة البحار، ج 2، ص 446.
[7] بحارالأنوار، ج 60، ص 218؛ سفينة البحار، ج 2، ص 446؛ تاريخ قم، ص 92.
[11] همان.
[12] همان.
[13] بحارالأنوار، ج 60، ص 217، رواية 43؛ سفينة البحار، ج 2، ص 446.
[15] همان، ص 216، حديث 38.
[16] شيخ صدوق، محمد بن علي بن الحسين، عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 26، حديث 21؛ سفينة البحار، ج 4، ص 447؛ بحارالأنوار، ج 60، ص 231.
[17] بحارالأنوار، ج 60، ص 217.
[18] بحارالأنوار، ج 60، ص 212.

امام رضا (ع):
«لقد همت ان اجعل اهل قم شعارى و دثارى.»
مى‏خواهم اهل قم را لباس زیر و روى خود قرار دهم.

امام صادق (ع):
«نعم الموضع قم للخائف الطائف‏»
قم براى آنکه از ترس از جایى به جاى دیگر مى‏رود،خوب مکانى است.

در روایات آمده است:
«ان رسول الله (ص) لما اسرى به رأی ابلیس بارکا بهذه البقعة،فقال له:قم یا ملعون! فسمیت‏بذلک‏»
هنگامى که پیامبر اکرم (ص) به معراج رفت، شیطان را دید که روى قطعه زمینى نشسته. حضرت به او فرمود: قم(بلند شو) اى ملعون! به همین دلیل این شهر «قم‏» نامیده شد.

امام جواد (ع): در نامه‏اى خطاب به على بن مهزیار اهوازى چنین مرقوم فرمود:
«قد فهمت ما ذکرت من امر القمیین خلصهم الله و فرج عنهم و سررتنى بما ذکرت من ذلک و...»
آنچه درباره قمى‏ها- خداوند آنها را خالص گرداند و بر ایشان گشایش قرار دهد- یادآور شدى، متوجه شدم و با آنچه ذکر کردى، شادمانم ساختى و...

۱۳۸۹ آذر ۲۲, دوشنبه

قم قبل از اسلام


در باب اول کتاب «تاريخ قم» نوشته حسن بن محمد بن حسن قمی که کهن ترين سند تاريخی موجود درباره شهر قم می باشد، از قول مورخان قديم تر، از اسکندر، بهرام گور، طهمورث، لهراست، قباد، يزدگرد و چند تن ديگر، به عنوان بانيان اوليه شهر قم ياد شده است. شواهد و مدارک و آثاری که از دوران پيش از اسلام به دست آمده است، اثبات می کند که اين شهر در آن زمان، و به ويژه در عهد ساسانيان از شهرهای آباد و نسبتا مهم بوده است، زيرا در آن ها به وجود آتشکده آذر، يکی از آتشکده های مهم آن دوران، در قم اشاره شده است. در کتابی که به خط پهلوی به نام «خسرو کواذان و ريزکی» (يعنی خسرو پسر قباد و غلامی) از عهد ساسانيان باقی مانده است از زعفران قمی و نزهت گاه قم سخن به ميان رفته است که اين خود نشانه وجود اين شهر در آن تاريخ است: «خسرو از غلام خود موسوم به زيرک خوش آرزو پرسيد: اگر بويی شراب خسروانی و سيب شامی و گل فارسی و شاه سپرم سمرقندی و ترنج طبری و نرگس مسکی و بنفشه اصفهانی و زعفران قمی و بونی (بوانی) و نيلوفر سيرانی و «ند» را فراهم آوری از بوی بهشت بويی توانی برد.

«ناصری» تاريخ نگاری است که درمجموعه خويش، پيدايش شهر قم را به دستور «کی خسرو» - يکی از پادشاهان کيان – ياد کرده است، وی می نويسد: «در عهد سلاطين کيان، قم محل اجتماع آب رودخانه های فرقان و انار بار و چراگاه رمه کيقباد بوده، ليکن در وقت لشکر کشی «کيخسرو» به توران براساس حکم پادشاه، بيژن پسر گيو، باير قمرود را شکافته و آب را به طرف مسيله جاری ساخته و اين اراضی از آب خارج گشته (اراضی قم)، و امنای دولت کی خسرو و هر يک نهری و قلعه ای برای خود داير نمودند و تماما به چهل حصاران مشهور گشت.» از ديگر دلايلی که برای قدمت قم بيان شده است، دستور «کی خسرو» به «سورين قمی» برای انتقال آتشکده قم به نزديکی ساوه می باشد.

کثرت آثار زرتشتی مثل معبد، دخمه و ... که در اطراف قم بوده اند، با استناد به کتاب تاريخ قم دليل ديگری بر شهر بودن اين منطقه قبل از اسلام می باشد.

«استاد علی اصغر فقيهی» در کتاب «قم را بشناسيد» آورده است: سندی در دست داريم که اسکندر مقدونی قم را نيز ويران کرد، پس به احتمال قوی آبادی قم از زمان هخامنشيان شروع گرديده است.»

بنابراين اولين بار که اطلاع داريم شهر قم را ويران کرده اند، زمان اسکندر مقدونی می باشد که به دستور او خراب گرديد و به همان حال باقی بود تا زمان قباد پدر انوشيروان، هنگامی که قباد از تيسفون به جنگ هپتاليان می رفت چون بدين ناحيت رسيد و آن را ويران ديد، علت را پرسيد، گفتند هيچ يک از پادشاهان رغبت نمی کرده که ويرانی های اسکندر را آباد سازد. قباد در مراجعت دستور داد قم را عمارت کردند و از آن تاريخ تا زمان يزدگرد سوم پادشاه ساسانی نام قم (ويران آباد کردکواد) بوده است (شهر ويرانی که قباد آن را آباد کرد).

دليل متقن دیگر بر باستانی بودن شهر قم، نام های کنونی مزارع بيرون شهر است که بيشتر آن ها به جای شهر قديم قم قرار دارد و همه فارسی بوده و از قديم به آن ها اطلاق می شده و بسياری از آن ها در کتاب تاريخ قم آمده است. از جمله گمر (جمر)، جمکران (شايد به معنی جم کرد – جم آن را آباد کرد) در 6 کيلومتری شهر قم، براوستان، شهرستان، کرج (نام چند نقطه در ايران بوده و امروز در قم نام مزرعه ای است)، تشگران، هنديجان، مهرويان، مزديجان و کميدان. هم چنين نام عموم محله ها و کوچه های قديم هم فارسی می باشد، از جمله: سنگ بند، سفيد آب، ميان شهر، سربازار، سر پل، باجک (باجکيد)، باغ پنبه، چاله خروس، چارمردان، سنگ سياه و نيز نام بسياری از روستاهای قم از جمله: بيدهند، کرمجگان، ويريچ، وشنوه، فردو، قبادبزن (در تاريخ قم، قبادان بزن است، شايد در اصل قباد و بيژن بوده است)، ابرجس، کهک، تيره، بيدگان (امروز آن را صرم گويند)، سلفچگان، تايگان (طايقان امروز) و ده ها نام ديگر از اين قبيل همه دلالت بر قدمت اين نواحی می کند و بعضی از آن ها نام مردان باستانی ايران است، از قبيل: بيژن، گيو و سلم

رشيد ياسيمی در مقدمه کتاب «راهنمای قم» می نويسد: روشن ترين دليل قدمت شهر قم، مکان جغرافيايی و انشعاب راه های عمده تجاری است و به حکم اقتضای مکانی، از دوره ای که ری و اصفهان آبادی گرفته است ناچار اين شهر هم که در ميانه آن ها قرار دارد رو به آبادی گذاشته است.

شواهد و اسناد تاريخى مربوط به قدمت قم
برخى از شواهد و اسناد تاريخى مربوط به وجود شهر قم ، پيش از اسلام و بلكه قرن ها پيش از آن با توجه به كتاب تاريخ مذهبى قم - كه آن خود نيز برگرفته از كتاب هاى معتبر است - عبارتند از:

1- به تصريح بلاذرى ، (1) اعثم كوفى و (2) نويسنده تاريخ قم (3) شهر قم در سال 23 هجرى به دست مسلمانان به سردارى ابوموسى اشعرى فتح شد؛ بنابراين مقارن با ظهور اسلام و در دوره ساسانيان ، شهرى به نام قم وجود داشته كه مسلمانان آن را فتح كرده اند.

2- يعقوبى - مورخ معروف قرن سوم هجرى - قم را جزء شهرهاى عصر ساسانى نام برده است . (4)

3- در ابیات زير (5) نام قم جزء شهرهاى عصر پيشداديان و كيانيان آمده است  :

بفرمود عهد قم و اصفهان
نهاد بزرگان و جای مهان

نوشتن ز مشک و ز عنبر دبیر
یکی نامه از پادشا بر حریر

دگر بهره زو قم بد و اصفهان
نهاد بزرگان و جای مهان

نبشتند منشور بر پرنیان
خراسان و ری با قم و اصفهان

4- در دهى از ده هاى قم به نام مزدكان ، آتش آتشكده آذرگشسب قرار داشته است . (6)

5- در جنگ قادسيه ، سپاهى از شهرهاى قم و كاشان به سردارى شيرزاد - والى اين دو شهر - به كمك سپاه ايران آمده بود تعداد اين سپاه بيست و پنج هزار سواره و پياده بود و نيز در جنگ نهاوند سپاهى به تعداد بيست هزار سوار از قم و كاشان شركت داشته و پس از شكست سپاه ايران ، امير قم در اصفهان نزد يزدگرد رفت . (7)

6- قم در زمان ساسانيان جزء بلاد پهلويان به حساب آمده است . (8)

7- شهرستان قم مقارن حمله مسلمانان به اندازه اى وسعت داشت و پرجمعيت بود كه تنها از يك قريه چهار هزار مرد بيرون آمدند، كه هر يك خدمتكار و نان پز و آشپزى به همراه داشت .(9)

8- دينورى مى گويد: انوشيروان كشور را به چهار قسمت كرد و در هر قسمت مردى مورد اعتماد از طرف خود قرار داد؛ شهر قم جزء شهرهاى قسمت دوم بود. (10)

9- دينورى مى گويد كه يزدگرد پس از شكست در مقابل مسلمانان به قم و كاشان فرود آمد.فخرج يزد جرد هاربا حتى نزل قم و قاشان . (11)

10- در منظومه ويس ورامين - كه اصل داستان آن مربوط به پيش از اسلام است - در چند مورد نام قم آمده است ؛ از جمله :

زگرگان و ری و قم و صفاهان
ز خوزستان و کو هستان و آران(12)

زگرگان و ری و قم و صفاهان
که رامین را بدندی نیک خواهان(13)

بايد به اين نکته اذعان داشت که هر چند به بعضی از اين نوشته ها، از لحاظ تاريخی قابل اعتماد نيست، اما توجه به محل اصلی شهر که خرابه های آن تا چندين سال پيش در شرق قم مشاهده می شد و هم چنين نام روستاهای اطراف و وضع زندگانی سکنه آن ها برای ما شکی باقی نمی گذارد که اين شهر برخلاف گفته «ياقوت حموی» جغرافی دان اسلامی، از شهرهای مستحدثه دوره اسلامی نيست، بلکه مدت ها پيش از آن وجود داشته و از شهرهای آباد ايران بوده است، با اين حال آن چه مسلم است اين است که اين شهر، بعد از اسلام و به خصوص بعد از وفات و به خاک سپاری حضرت فاطمه معصومه (س) در آن، گسترش و آبای بيشتری يافت.

علت اصلی شکل گيری شهر قم در اين محل، وجود رودخانه قمرود است که از کوه های گلپايگان سرچشمه می گيرد و پس از گذشتن از ميان دشت، به درياچه نمک می ريزد. زمين قم در بدو امر محل جمع شدن آب اين رودخانه بوده است و به همين دليل اطراف آن، علفزار و مرتع و محل چرای اغنام و احشام گرديده است تا اين که به دستور يکی از سلاطين اين شهر، مخرجی برای آن ايجاد کردند و اين آب ها به طرف صحرای مسيله جاری شد. به مرور زمان اهالی از اين رودخانه نهرهای متعدد انشعاب داده، با آن ها به کشت و زرع پرداختند و بالطبع خانه ها و ساختمان هايی نيز در اطراف آن ها بنا کردند و نواحی آبادی به وجود آوردند که مجموعا «چهل حصاران» ناميده شده است.
به طور کلی از کتب تاريخی چنين استنباط می شود که قمرود در تمام طول تاريخ به عنوان انگيزه پيدايی و مايه تداوم حيات شهری و روستايی دشت قم عمل کرده است، چنان که مردم اين ناحيه از ايام قديم برای آبياری کشتزارها و آبرسانی به روستاها به آن تمسک می جسته، با ايجاد انشعابات متعدد، هر شاخه ای از آن را به قسمتی از دشت جاری می ساخته اند و بدين ترتيب رفته رفته يک سيستم منظم آبياری پديد آورد ه اند، تا جايی که کيفيت کشاورزی از نظر رونق و انحطاط، به نظم اين سيستم وابسته بوده است.

بنابراين چنين نتيجه گيری می شود که نخستين زيستگاه انسانی در دشت قم بر پايه کشاورزی و استفاده از آب های رودخانه قمرود پديدار شده است و حيات و شکل اين شهر، به اين رودخانه و جوی های آن وابسته بوده، به هر فراوانی يا کمبود و يا دگرگونی در چگونگی آبياری، آبادانی و يا خرابی آن وابسته بوده، به هر فراوانی يا کمبود و يا دگرگونی در چگونگی آبياری، آبادانی و يا خرابی روی می نموده است. گذشته از کار کشاورزی، چگونگی جدا شدن جوی ها از رودخانه و روان شدن آن ها به پهنه دشت قم، شيب زمين، شکل کشتزارها که از سازمان آبياری می کرده است و هم چنين راه ها، در شکل دادن به پيکره اين شهر نقشی بزرگ داشته اند.

به هر حال قم از ديرباز، در نقطه ای که امروزه محل «لب چال» خوانده می شود، پديد آمد و اين محل در روزگار باستان ده و يا دژ زرتشتی بود و «مينجان» ناميده می شد و طی هزاران سال هم چنان کانون شهر به شمار می رفت. بازار کهنه، ميدان کهنه، مسجد جامع و ديگر ساختمان های عمومی در اين محل واقع بوده اند و محل های ديگر اين کانون را که خود به شکل بيضی است، در برداشته اند، اين ترتيب ادامه يافته است تا زمانی که مرکز شهر به کنار آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه(س) منتقل شده است.


1- فتوح البلدان ، ص 384 و 385.
2
- تاريخ اعثم كوفى ، ص 34.
 3-
ص 25 و 26.
4
- تاريخ يعقوبى ، ج 1، ص 144.
5
- شاهنامه فردوسى ، ج 4، ص 128.
 6-
تاريخ قم ، ص 89.
7
- تاريخ اعثم كوفى ، ص 43 و 94 و 105.
 8-
ابن الفقيه ، ص 209.
9
- همان ، ص 211.
 10-
اخبار الطوال ، ص 67 و غرر ملوك الفرس ، ص 609.
 11-
اخبار الطوال ، ص 128.
12
- منظومه : ويس ورامين ، ص 333.
13
- همان ، ص 522

۱۳۸۹ آبان ۲, یکشنبه

چرا قم را قم نامیدند ؟

اقوال مختلفي در اين مورد وجود دارد كه به بعضي از آنها اشاره مي شود:
 
1ـ قم را قمسارة بن لهراسب بنا كرد و نام قم را قمساره گرفته شده است.
 
2ـ پيامبر(ص) در شب معراج، ابليس را ديد كه در آن جا(قم) نشسته و سر به زانو نهاده است، پس فرمود:"قم، يا ملعون؛ اي ملعون، برخيز". از آن به بعد سرزمين قم را ـ كه به"ارض جبل" مشهور بود ـ‌ قم ناميدند.
 
3ـ حمزة اصفهاني مي گويد: چون اعراب اشعري به قم آمدند در اطراف قم در خيمه هايي از مو، ساكن شدند. آنان در صحرا، هفت دِه ساختند به نامهاي: ممجان، قزدان، مالون، جمر، سكن، جلنبادان و كُميدان. چون اين هفت ده وسعت يافت و به يكديگر نزديك شد از نامهاي هفت ده، نام قريه كميدان را برگزيدند و به مجموع اين هفت ده، كميدان گفتند. پس از مدتي آن را به اختصار"كُم" ناميدند. مؤلف تاريخ قم، وجه تسميه حمزه را نمي پذيرد و دليل مي آورد كه هم نام قم به تنهايي و هم نام كميدان به تنهايي ـ هر دو با هم ـ در قديم شنيده شده است.
 
4ـ وجود آب رودخانه اناربار، باعث شد كه مردم در اين ناحيه، تمركز يابند به طوري كه نوشته اند: قم مجمع آبهاي اناربار بود و به سبب گياه و علف، صحرانشينان وچوپانان احشام خود را در آن جا رها كردند و خيمه ها و خانه ها ساختند، خانه هايي از چوب و گياه. آن خانه ها را"كومه" ناميدند بعد تخفيف دادند و گفتند: كم و بعد آن را معرب گردانيدند و گفتند: قم، چرا كه در لغت عرب گودالهاي پر آب را"قمقمه" مي گويند و چنين گودالهايي در اين ناحيه، فراوان بود. لذا نام قم بر اين شهر تثبيت شد.
 
5ـ بعضي گفته اند: در مقابل تيمره(ديمره) و برق رود، چشمه اي قرار داشت بسيار پر آب، كه به آن"كُب" مي گفتند و آبي كه در زمين قم جمع مي شد از اين چشمه بود. رودخانه اي كه در آن چشمه مي آمد"كُب رود" نام داشت. سپس كب رود معرب گشت و"قمرود" ناميده شد و آن محل را به مناسبت نام آن رودخانه، قم گفتند.

بسم الله الرحمن الرحیم

کل أمر ذی بال لم یبدأ ببسم الله الرحمن الرحیم فهو أبتر